مردى از انصار خدمت پیغمبر اسلام صلى الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول الله ! من طاقت فراق شما را ندارم . هنگامى که به خانه مى روم به یاد شما مى افتم ، از روى محبت و علاقه اى که به شما دارم ، دست از کار و زندگى برداشته ، به دیدارتان مى آیم ، تا شما را از نزدیک ببینم ، آن گاه به یاد روز قیامت مى افتم که شما وارد بهشت مى شوید در والاترین جایگاه آن قرار مى گیرید و من آن روز از جدایى شما اى رسول خدا چه کنم ؟